کد مطلب:153916 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:134

سعید بن عبدالله حنفی
آنگاه سعید بن عبدالله حنفی بپا خاست و گفت: نه بخدا ای فرزند رسول خدا هرگز ترا تنها نمی گذاریم تا خدا بداند كه سفارش فرستاده اش محمد صلی الله علیه و آله را درباره تو حفظ كردیم، بخدا سوگند اگر بدانم كه در راه تو مرا می كشند بعد زنده می كنند آنگاه مرا می سوزانند و خاكسترم را بباد می دهند و هفتاد مرتبه این كار را با من انجام دهند از تو جدا نخواهم شد تا مرگ را در حضور تو دریابم و چگونه این كار را نكنم و حال آنكه یك بار


كشته شدن بیش نیست و دنبالش كرامتی است كه هرگز پایانی ندارد [1] .


[1] اعيان الشيعه ج 1 / ص 601 - ابصار العين ص 126 - حياة الحسين ج 3/ ص 168 - طبري ج 7/ ص 322.